زاگرس مرکزی: آشیان تمدنی پیوسته

زاگرس مرکزی: آشیان تمدنی پیوسته و زبان کلهری به مثابه حافظه زنده آن

پژوهش و گردآوری: یونس پرویز

چکیده


این مقاله با رویکردی میان‌رشتهای (باستان‌شناسی، زبان‌شناسی، تاریخ و بوم‌شناسی) به بررسی پیوند ناگسستنی میان تداوم زیستی در منطقه کلهُرنشین زاگرس مرکزی (با محوریت شهرستان‌های گیلانغرب، اسلام‌آباد غرب و کرمانشاه) و حفظ کهن‌ترین لایه‌های زبان ایرانی در گویش کلهری می‌پردازد. با استناد به کشفیات جدید باستان‌شناسی (از جمله تبر سنگی ۱۲۵ هزارساله در گیلانغرب) و تحلیل شواهد زبانی، استدلال می‌شود که این منطقه یک «آشیان تمدنی» (Civilizational Niche) منحصربه‌فرد است که در طول ده‌ها هزار سال، زیست‌بومی پایدار را برای توالی بی‌گسست جوامع انسانی فراهم کرده است. زبان کلهری، به عنوان محصول نهایی این فرآیند، نه یک گویش حاشیه‌ای، بلکه سامانه اطلاعاتی زنده و حافظه ژنتیکی این تداوم تاریخی است که کلیدی برای بازسازی تاریخ ژرف‌ساختاری منطقه محسوب می‌شود.


۱. مقدمه: معمای تداوم در زاگرس مرکزی

زاگرس مرکزی، به ویژه مثلث جغرافیایی گیلانغرب، اسلام‌آباد غرب و کرمانشاه، همواره در طبقه‌بندی‌های زبانی کلاسیک به عنوان منطقه‌ای «بینابینی» بین قلمروهای کردی و لری معرفی شده است. اما آیا این موقعیت، نشانه اختلاط و گسست است یا نشانه پایداری و حفظ یک هسته کهن؟ این مقاله با نقد انگاره «حاشیه‌بودن»، فرضیه «مرکزیت و تداوم» را مطرح می‌سازد. پرسش اصلی آن است: آیا شواهد باستان‌شناختی از تداوم استقرار انسانی و شواهد زبان‌شناختی از حفظ ویژگی‌های کهن در گویش کلهری، دو روی یک سکه واحد از تاریخ پیوسته یک آشیان تمدنی هستند؟

۲. مبانی نظری: مفهوم «آشیان تمدنی» (Civilizational Niche)

در اینجا از مفهوم بوم‌شناختی «آشیان» (نیچ) بهره گرفته و آن را به حوزه تمدن تعمیم می‌دهیم. یک «آشیان تمدنی» به جغرافیایی اطلاق می‌شود که:
۱. از پایداری زیست‌محیطی (منابع آب، خاک، پناهگاه) برخوردار است.
۲. امکان توالی استقراری کامل از دوران پیشاتاریخ تا عصر حاضر را بدون گسست کلان فراهم کرده است.
۳. در نتیجه، موفق به تولید و حفظ پیوسته یک میراث فرهنگی-زبانی منحصربه‌فرد شده است.
این چارچوب، منطقه مورد مطالعه را نه یک گذرگاه، بلکه یک گهواره پایدار تمدن‌ساز تفسیر می‌کند.

۳. شواهد باستان‌شناختی: توالی بی‌گسست از پارینه‌سنگی تا امروز

دوران تاریخیمحوطه شاخص در منطقهقدمت تخمینیکاربری/ویژگی
پارینه‌سنگی میانیمحوطه کشف تبر سنگی (گیلانغرب)۱۲۵,۰۰۰ سال پیششواهد نخستین سکونت انسان‌های کهن
نوسنگی و مس‌سنگیتپه باستانی قلا (مرکز گیلانغرب)هزاره‌های ۶ تا ۴ ق.مسکونتگاه دایمی، انبار غلات
عصر آهن و دوره مادطاق فرهاد (کوهستان‌های گیلانغرب)حدود ۲۷۰۰ ق.م – دوره مادگوردخمه حکومتی یا آیینی
دوره اشکانی و ساسانیآتشکده حسن زوردار (شمال غرب گیلانغرب)دوره اشکانی تا ساسانیمحوطه آیینی، سپس کارگاه ذوب فلز
دوره اسلامی تا معاصرتوالی استقرار در تپه قلاتا دوره قاجارتداوم سکونت و تغییرات کاربری

تحلیل:

سخن مسعود گلزاری مبنی بر وجود آثار «از همه ادوار تاریخ» در کرمانشاه، با این کشفیات به اوج اعتبار می‌رسد. این توالی کامل و متمرکز، بی‌نظیر در ایران است. تغییر کاربری آتشکده حسن زوردار به کارگاه ذوب، نمونه بارز انعطاف بدون گسست است. این تداوم، شرط لازم برای شکل‌گیری و حفظ یک سامانه زبانی پایدار و محافظه‌کار است.

۴. شواهد زبان‌شناختی: کلهری به مثابه حافظه کهن

جدول مقایسه‌ای افعال در زبان‌های ایرانی (ویرایش نهایی)

فعل (معنی)کردی(کلهُری)لُری (بختیاری)کردی (سورانی)فارسی نوریشهٔ ایرانی باستانتحلیل کلهُری
دیدندی (dī)دین / hədinدیتن (dîtin)دیدن*dai-کوتاه‌ترین شکل، حفظ مستقیم ریشه
بردنبَرد (bard)بُردنبردن (bardin)بردن*bar-شکل بسیط بن ماضی کهن
گفتنوَت (wat)گوتنگوتن (gutin)گفتن*waθ-حفظ «و» آغازین کهن
بستنبسآن (besā̊n)بَسّنبستن (bestin)بستن*band-حفظ بن مضارع کهن *bainda- با پایانه مصدری «-آن»
سوختنسِزیآ (seziā)سووتنسووتن (sūtin)سوختن*sauč-حفظ همخوان «ز» از *č کهن (صورت مصدری)
گرفتنگِرت (gert)گرتنگرتن (girtin)گرفتن*grab-کوتاه‌شدگی با حفظ ساختمان
خوردنخوآردن (xwārdan)خُردنخواردن (xwardin)خوردن*xar-حفظ خوشهٔ «خو» (xw-) با پایانه مصدری «-دن»
ماندنمَنن (manan)ماندن / موننمان (mān)ماندن*mān-صورت فشرده و کهن با ساختار بسیط
آمدنهآتن (hātan)اَمِن / هَتنهاتن (hatin)آمدن*ā-gam-شکل هم‌ریشه با کردی، حفظ صورت کهن
خوابیدنخَفتن (xaftan)خُفتنخەوتن (xewtin)خوابیدن*xwap-شکل بسیط و کهن «خفتن»
نشستننیشت (nīšt)نیشتننیشتن (nîştin)نشستن*niš-ثبات آوایی بالا
کردنکَرد (kard)کَردنکردِن (kirdin)کردن*kar-سادگی و نزدیکی به ریشه

تحلیل نهایی جدول و پیوند با تداوم باستان‌شناختی:

این جدول به وضوح یک الگوی نظام‌مند را نشان می‌دهد: در تقریباً تمامی موارد، صورت کلهُری یا کوتاه‌تر است، یا واج کهن‌تری را حفظ کرده، یا نزدیک‌تر به ریشهٔ بازسازی‌شدهٔ ایرانی باستان است. این الگو تصادفی نیست و نشان می‌دهد کلهُری در یک زیست‌بوم زبانی محافظه‌کار تکامل یافته است.

این محافظه‌کاری زبانی، هم‌ارز مستقیم تداوم استقراری است که باستان‌شناسی منطقه اثبات می‌کند:

  • تپه قلا: نشان‌دهنده تداوم سکونت از نوسنگی.
  • تبر ۱۲۵ هزارساله: نشان‌دهنده عمق باورنکردنی این تداوم.
  • آتشکده حسن زوردار: نشان‌دهنده تداوم و انعطاف کاربری یک مکان.

نتیجه:

جامعه‌ای که برای ده‌ها هزار سال در یک جغرافیای پایدار (دشت گیلانغرب و پیرامون) زندگی کرده، تحت فشارهای ناشی از مهاجرت یا جایگزینی گسترده قرار نگرفته است. در چنین شرایطی، زبان نیز به عنوان هسته هویت جمعی، تمایل شدیدی به حفظ ژرف‌ساخت کهن خود از خود نشان می‌دهد. بنابراین، زبان کلهری بازتاب مستقیم و زنده آن تداوم باستان‌شناختی است. این زبان، “سنگ نوشته زنده”ای است که تاریخ منطقه را نه با خط، بلکه با واج‌ها و ساختارهای کهن خود حکاکی کرده است.

بررسی افعال پایه در گویش کلهری در مقایسه با فارسی معیار، لری و کردی، الگوی نظام‌مندی را نشان می‌دهد: کلهری همواره کهن‌ترین، کوتاه‌ترین و نزدیک‌ترین شکل به ریشه ایرانی باستان را حفظ کرده است.

این الگو تصادفی نیست. این ویژگی‌ها، کلهری را نه به عنوان وام‌گیرنده، بلکه به عنوان حامل و احتمالاً دهنده کهن‌الگوهای زبانی به گویش‌های همسایه معرفی می‌کند. سادگی و کوتاهی، نشانه‌های کلاسیک قدمت و محافظه‌کاری زبانی در یک زیست‌بوم پایدار هستند.

۵. تلفیق و نتیجه‌گیری: زبانی که زمین به آن سخن می‌گوید

۱. زمین پایدار می‌ماند: جغرافیای دشت، کوه و سرآب گیلانغرب برای ۱۲۵ هزار سال میزبان انسان بوده است.
۲. انسان پیوسته می‌ماند: جامعه در این آشیان، با انطباق هوشمند (تغییر کشاورزی به آیین، آیین به صنعت)، هویت جمعی پیوسته‌ای را حفظ کرده است.
۳. زبان، هسته هویت را رمزگذاری می‌کند: در این شرایط، زبان به عنوان اصلی‌ترین حامل هویت، ژرف‌ساخت خود (دستور، واژگان پایه) را با حداقل تغییر حفظ می‌کند تا پیوستگی تاریخی و انسجام اجتماعی را تضمین کند. کلهری همان کارکرد اجتماعی را داشته که تپه قلا به عنوان نماد فیزیکی تداوم داشته است.

بنابراین، زبان کلهری فسیل زنده نیست، بلکه ارگانیسم زنده‌ای است که تاریخ زیست‌بوم خود را در حافظه ژنتیکی خویش حمل می‌کند. مطالعه این گویش، پنجره‌ای به تاریخ شناختی، اجتماعی و اقتصادی یکی از پایدارترین آشیان‌های تمدنی غرب آسیا می‌گشاید.

پژوهش و گردآوری: یونس پرویز

بخشی از مجموعه پژوهشی «تاریخ و فرهنگ ایل کلهر»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *