فصل سوم: کودتاه داریوش و اشراف پارس

فصل سوم: کتیبهٔ سندی گواه بر شاهی بردیا و کودتای داریوش واشراف پارس وکلاماتی ازگویش کلهری تا ماد

کتیبه بیستون تنها سند قدرت داریوش و هخامنشیان نیست، بلکه بازتاب واقعی تحولات سیاسی در ماد و پایان شاهی بردیا را نیز نشان می‌دهد. همان‌طور که در فصل دوازدهم از انتقال حکومت استیاگ به کورش و بعد به فرزندش بردیا گفتیم، بردیا جانشین قانونی کورش بود و شاه ماد – پارس بود و ماد قلب قدرت ایران پیش از هخامنشیان به شمار می‌رفت.

بخشهایی از کتیبه بیستون :

Bardiyā, ka ʿalā xšāyaθiya ḫuršiyāya šurīda būd, šaštā u pād-iš nabūd

۸. بردیا که علیه شاهی شوریده بود، سرنگون شد و جانشینی نداشت.

xšāyaθiyān Mād u ḫurāšiyān, u pištā u nabūd šudand

• xšāyaθiyān Mād ≈ شاه ماد

• u ḫurāšiyān ≈ و شورشیان

• u pištā u nabūd šudand ≈ یا به فرمان من پیوستند یا نابود شدند

در کتیبه بیستون، داریوش بردیا و شاه ماد را به عنوان شورشی معرفی کرده است. این روایت، مستند مشروعیت قتل بردیا و کودتای داریوش است، در حالی که واقعیت تاریخی نشان می‌دهد بردیا فرزند کورش و شاه قانونی ماد و ایران مرکزی بوده است. داریوش با این ادعا که بردیا شورشی است، توانست قتل او و تصاحب سلطنت را توجیه کند و قدرت خود را تثبیت نماید.

داریوش و اشراف پارسی به بردیای ، عنوان «بردیای دروغین» زدند و ادعا کردند که او بردیا نیست، بلکه «گئوماتِ مُغ» است و بردیا پیش‌تر کشته شده‌است. آن‌ها فردی را که شباهت بسیاری به بردیا داشت، به شاهی نشاندند تا بتوانند قدرت را در ماد حفظ کنند و حکومت را در دست گیرند.

کتیبه همچنین به وضوح بیان می‌کند که:

• سرزمین‌های پارس، ماد، پارت، ایلام، بابل، آشور، لیدیه، سکاها، شمال و جنوب، به فرمان داریوش بازگشتند.

• حاکمان ماد و سرزمین‌های شورشی یا به فرمان داریوش پیوستند یا نابود شدند.

• بردیا که علیه شاهی شوریده بود، سرنگون شد و جانشینی نداشت.

**ضمیمهٔ تحلیلی: حذف آگاهانهٔ تاریخ ماد**

حکومت ماد که پیش از پارسیان ظهور کرده و حتی امپراتوری آشور را از میان برداشت، هیچ سند کتبی یا کتیبه رسمی از خود به‌جا نگذاشته است. این فقدان، با توجه به وسعت و نفوذ نظامی مادها، یک تناقض تاریخی مهم به‌شمار می‌رود.

**خروج از زیر یوغ مادها:**

مادها پیش از هخامنشیان قدرت را در زاگرس و فلات ایران در اختیار داشتند. برای تثبیت سلطنت تازه، داریوش مجبور بود تاریخ ماد و نفوذ آن‌ها را کم‌رنگ کند و خود را پایه‌گذار تمدن جدید معرفی نماید.

**تقویت مشروعیت هخامنشی:**

حذف یا بازنویسی تاریخ ماد باعث شد هویت سیاسی و فرهنگی پارس‌ها تقویت شود. کتیبهٔ بیستون به‌عنوان سند رسمی، هویت هخامنشی را به‌عنوان وارثان زمین و قدرت تثبیت می‌کند.

**شواهد فرهنگی و زبانی:**

• حذف زبان مادی از متون رسمی

• تمرکز بر خدایان و اسطوره‌های پارسی

• بازنویسی نسب‌نامه‌ها

ریشه‌های کهن، ساختارهای نحوی زاگرسی و واژگان هم‌خانواده با زبان‌های باستانی، پلی میان گذشته و امروز است. می‌توان گفت گویش کلهُری خود نوعی «کتیبهٔ شفاهی» است که حافظ بخشی از تاریخ ماد و زاگرس کهن است، حتی آن‌گاه که کتیبه‌ها سکوت کرده‌اند.

**امتداد دستور زبانی مادی:**

ساختارهای نحوی و نشانه‌های حالت در کلهُری بازتاب دستور زبان ایرانی (زاگرس میانی باستان) هستند.

**واژه‌های مهجور در فارسی، زنده در کلهُری:**

نمونه‌هایی چون «شا» شاه، «مانگ» ماه و «خور» خورشید «کَور» بلندی در فارسی مدرن کاربرد محدود دارند اما در کلهُری زنده‌اند.

**تلفظ نزدیک به ایلامی و مادی:**

واج‌هایی مانند «ڕ» و «ڵ» نشان‌دهندهٔ نزدیکی به سامانهٔ واجی ایلامی و مادی است.

**ارتباط تاریخی با انگیزهٔ داریوش:**

واژه‌هایی که بازماندهٔ قدرت و سازمان‌اند (همچون سپا، شا، مانگ، نِیوسان و دیگران) بیانگر نیاز داریوش به ایجاد نظم، مشروعیت و فاصله‌گیری از میراث مادی هستند.

**نتیجه: کتیبهٔ بیستون به روایت کلهُری**

گویش کلهُری به‌عنوان کتیبهٔ شفاهی زندهٔ زاگرس باستان عمل می‌کند؛ زبانی که بدون نیاز به سنگ‌نوشته، خاطرهٔ زبانیِ مردم ماد را در خود نگاه داشته است.

واژه‌های کلیدی کلهُری مانند شا، سپا، مانگ، خور و نِیوسان، همچون سنگ‌نوشته‌ای زنده‌اند که هر روز در گفتار مردم زاگرس تکرار می‌شوند و روایت مردمانی را بازگو می‌کنند که پیش از داریوش بودند.

از این‌رو، هر واژهٔ کهن در گویش کلهُری، نه تنها یادگاری از زبان ماد، بلکه بخشی از تاریخ زندهٔ بیستون است؛ تاریخی که نه بر سنگ، بلکه بر زبان مردم حک خور اوا و اوای.

کورش کبیر، کمبوجیه و هویت هخامنشی

کورش کبیر: نوه استیاگ، وارث قانونی ماد و شاه ماد بود. در متون باستانی و یونانی، او «شاه ماد» خوانده شده و عنوان رسمی هخامنشی برای مشروعیت سلطنت توسط او به کار نرفته است.

کمبوجیه دوم: پسر کورش، ادامه‌دهنده سلطنت پدر و شاه ماد و پارس، هنوز خود را هخامنشی رسمی معرفی نکرده است.

بردیا: شاه قانونی ماد، قبل از کودتای داریوش، مشروعیت سلطنت ماد را در دست داشت.

داریوش اول: اولین کسی که رسماً هویت هخامنشی را به عنوان ابزار مشروعیت سلطنت رسمی به کار برد و مرکز حکومت هخامنشی را در پارس تثبیت کرد.

۷. نتیجه‌گیری

کتیبه بیستون ابزار مشروعیت‌سازی برای داریوش است، نه گزارش دقیق شورش بردیا.

ماد همچنان مرکز اصلی قدرت پیش از هخامنشیان بوده و کورش و کمبوجیه، وارث قانونی ماد بودند.

گویش کلهُری به عنوان یک کتیبهٔ شفاهی زنده، حافظ تاریخ ماد و زاگرس کهن است و نشان می‌دهد چگونه زبان، قدرت و هویت فرهنگی می‌توانند بدون سنگ‌نوشته، منتقل شوند.

✅ جمع‌بندی کلیدی:

کورش کبیر = شاه ماد، وارث قانونی ماد

کمبوجیه دوم = ادامه سلطنت پدر، شاه ماد و پارس

بردیا = شاه قانونی ماد، قدرت هنوز در دست ماد بود

داریوش اول = تثبیت سلطنت هخامنشی و مرکز حکومت در پارس، ابزار مشروعیت رسمی

🏛️ جدول تحول قدرت از ماد به پارس

🟤 شاهان ماد (از دیاکو تا بردیا)

دیاکو (حدود ۷۰۸ – ۶۵۵ پ.م)

· مرکز قدرت: هگمتانه
· جایگاه خانوادگی: بنیان‌گذار دولت ماد
· ویژگی‌ها و اقدامات: نخستین پادشاه سازمان‌یافتهٔ زاگرس؛ ایجاد نظام قضایی و مرکزیت سیاسی
· سرانجام: مرگ طبیعی

فرورتیش (۶۵۵ – ۶۲۵ پ.م)

· مرکز قدرت: هگمتانه
· جایگاه خانوادگی: پسر دیاکو
· ویژگی‌ها و اقدامات: گسترش قلمرو ماد؛ اتحاد با قبایل زاگرس
· سرانجام: کشته‌شده در جنگ با آشور

هووخشتره (۶۲۵ – ۵۸۵ پ.م)

· مرکز قدرت: هگمتانه
· جایگاه خانوادگی: پسر فرورتیش
· ویژگی‌ها و اقدامات: سازمان‌دهندهٔ ارتش ماد؛ سقوط نینوا؛ و اقتدار نظامی ماد
· سرانجام: مرگ طبیعی

ایشتویگو (آخرین شاه مستقل ماد) (۵۸۵ – ۵۵۰ پ.م)

· مرکز قدرت: هگمتانه
· جایگاه خانوادگی: پسر هووخشتره
· ویژگی‌ها و اقدامات: حفظ قدرت فرهنگی زاگرس
· سرانجام: مرگ طبیعی (کهولت سن)

کورش دوم (۵۵۰ – ۵۳۰ پ.م)

· مرکز قدرت: هگمتانه / پاسارگاد
· جایگاه خانوادگی: نوهٔ ایشتویگو از سوی مادر
· ویژگی‌ها و اقدامات: در منابع ایرانی و یونانی «شاه ماد » خوانده شده؛ ادامه‌دهندهٔ سنت ماد فتح بابل
· سرانجام: مرگ در نبرد

کمبوجیه دوم (۵۳۰ – ۵۲۲ پ.م)

· مرکز قدرت: بابل / ماد
· جایگاه خانوادگی: پسر کورش
· ویژگی‌ها و اقدامات: حفظ پیوند ماد و پارس؛ تسخیر مصر
· سرانجام: مرگ در مسیر بازگشت

بردیا (واپسین شاه ماد) (۵۲۲ پ.م)

· مرکز قدرت: هگمتانه
· جایگاه خانوادگی: پسر دوم کورش
· ویژگی‌ها و اقدامات: بازگشت عدالت مادی؛ محبوب در سراسر ایران
· سرانجام: کشته‌شده در کودتای داریوش


🔵 آغاز شاهنشاهی پارسی (از داریوش به بعد)

داریوش یکم (۵۲۲ – ۴۸۶ پ.م)

· پایتخت اصلی: شوش / پارسه (پرسپولیس)
· ویژگی‌ها و اقدامات: بنیان‌گذار رسمی شاهنشاهی پارس؛ نویسندهٔ کتیبهٔ بیستون برای مشروعیت خود
· توضیح تاریخی: آغاز دورهٔ پارسی و انتقال قدرت از ماد به پارس اولین شخصی که در تاریخ نام هخامنشیان را به زبان آورد وبرکتیبه ها نوشت

خشایارشا یکم (۴۸۶ – ۴۶۵ پ.م)

· پایتخت اصلی: شوش / پارسه
· ویژگی‌ها و اقدامات: ادامه‌دهندهٔ سیاست داریوش؛ ساخت کاخ‌های عظیم در پرسپولیس
· توضیح تاریخی: تثبیت هویت پارسی

اردشیر یکم تا داریوش سوم (۴۶۵ – ۳۳۰ پ.م)

· پایتخت اصلی: شوش / پارسه / بابل
· ویژگی‌ها و اقدامات: استمرار حکومت پارسیان؛ بازتاب فرهنگی و اداری ماد در دربار پارس
· توضیح تاریخی: پایان با شکست در برابر اسکندر مقدونی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *