فصل چهارم: استیاگ؛ نیزه‌انداز و شاه دلیر ماد

از مجموعه: «از کلهر تا ماد؛ روایت نابودی یک فرهنگ»
پژوهشگر: یونس پرویز


۱. مقدمه: عنوان و معنا

نام استیاگ / استیاق به معنای «نیزه‌انداز» است و عنوان شاهی ماد را نشان می‌دهد.

  • به قدرت رسیدن او در سنین میان‌سالی
  • دلیر در میدان نبرد و نقش کلیدی در حفظ نظم و امنیت ماد
  • دو دختر برجای گذاشت:
    • ماندانا / مندنا → در ماد
    • آمیتس → در لیدیه

این عنوان و اقدامات، پایه‌ای برای انتقال مشروعیت و قدرت به نسل بعدی بود و هویت ماد را در دوران انتقال قدرت تثبیت می‌کرد.


۲. روایت‌های تاریخی و تحریف‌ها

  • برخی منابع پس از استیاگ، نام و عنوان شاهان بعدی، مانند کورش، کمبوجیه و بردیا را بازنویسی کردند تا شروع سلسله بعدی مشروع جلوه کند
  • داستان‌های افسانه‌ای هردوت درباره خیانت فرمانده هارپاگ و شام با خوراندن گوشت پسر، اغراق‌آمیز و تحریف‌شده‌اند
  • واقعیت تاریخی: استیاگ پیر بود و نمی‌توانست حکومت ماد را بدون نظم و برنامه‌ریزی انتقال دهد؛ اقدامات او هوشمندانه و دلیرانه بود، نه نتیجه خیانت هارپاگ فرمانده دلیر مادی.

۳. استیاگ، ماندانا و انتقال قدرت

  • دوران استیاگ پیچیده و چندلایه بود: شامل شاهی کورش، نقش خاندان ماد و تلاش برخی برای بازنویسی تاریخ
  • ماندانا محور اصلی انتقال مشروعیت بود؛ کورش در اکباتان از طریق او پرورش یافت
  • انتقال قدرت، نه خیانت، بلکه تدبیر برای حفظ استمرار و مشروعیت حکومت ماد بود

۴. دستاوردها و اهمیت تاریخی

  • تثبیت حکومت ماد در دوران میان‌سالی و ایجاد نظم و امنیت
  • مهارت نظامی و دلیر بودن استیاگ، به ویژه در نیزه‌اندازی و رهبری ارتش
  • حفظ هویت ماد و مشروعیت قدرت، حتی در مواجهه با مصادره روایت‌ها توسط مورخان بیگانه
  • انتقال قدرت از طریق ماندانا، استراتژی هوشمندانه‌ای برای استمرار ماد

۵. جمع‌بندی فصل و پرسش تحلیلی

  • استیاگ با عنوان و اقدامات خود، شاه دلیر و نیزه‌انداز ماد بود که نظم، مشروعیت و امنیت حکومت ماد را حفظ کرد
  • روایت‌های افسانه‌ای و تحریف‌شده مورخان بیگانه تلاش کردند نقش واقعی او را کم‌رنگ کنند
  • انتقال قدرت از طریق ماندانا و پرورش کورش، راهبرد هوشمندانه‌ای برای استمرار ماد بود
  • گفته‌های راویان درباره کورش، کمبوجیه و بردیا نشان می‌دهد تاریخ ماد منبع مشروعیت آنان بوده است

نکته مهم تحلیلی: در این بخش، سوالی مهم پیش روی ماست:
چرا کسی که «کورش» قانونی وارث و ناظر جانشینی استیاگ بود، باید به او حمله نظامی می‌کرد، با وجود ماندانا، مادرش؟ و دختر استیاگ آیا این فرض محال ممکن هست؟
چرا بعد از فتح ماد، فرماندهان و سربازان ماد هنوز ستون اصلی سپاه او بودند؟آیا واقعا آنها ترسو بودن ؟ حکومتی که اشور را درهم شکست آیا مقلوب یک ساتراپی خودش میشود؟ ایا کورش در جایی عنوان کرده من کورش هخامنشیم؟ حتی امروز هم سیستم پارس محور نمی خواهد بگوید مادها کورد بودن عنوان ایران باستان یا پارسی باستان عنوان میشود .
از دید من، این یک تحریف آشکار است و در فصل‌های بعدی به تحلیل و بررسی این موضوع خواهیم پرداخت.


از مجموعه: «از کلهر تا ماد؛ روایت نابودی یک فرهنگ»
پژوهشگر: یونس پرویز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *