کورش شاه ماد یا شاه پارس ، آغازگر هخامنشیان؟
از مجموعه: «از کلهر تا ماد؛ روایت نابودی یک فرهنگ»
پژوهشگر: یونس پرویز
۱. مقدمه: تبار و مشروعیت
“برخلاف روایت رایج، کورش بزرگ نه بنیانگذار سلسلهای جدید، که وارث مشروع و تدبیرگر شاهنشاهی ماد بود. این فصل مدارک این ادعا را واکاوی میکند.”
- این رسمیت مقدمه اتفاقات بعدی و مشروعیت تاریخی او شد
- کورش بزرگ، کورش کبیر،بهعنوان شاهی عدلگستر شناخته میشود
- هیچ کتیبه یا روایت مستقلی از اقدامات او باقی نمانده، اما بر اساس تحلیل مستقل، او شخصیتی بزرگ و عدلگستر بود
بر خلاف هردوت و داریوش که او را هخامنشی خواندند، کورش بزرگ هرگز خود را هخامنشی نمینامید.
تنها در استوانه کورش که احتمالاً دستخورده است، خود را شاه انزان / انشان خوانده است، که گواهی بر هخامنشی بودن او نیست.
۲. رویکرد سیاسی و نظامی کورش
- شاهی که با فتح به قدرت میرسد، طبیعی است که نام خاندان خود را پیریزی کند، نه اینکه شاهی کوچکی را تحت نفوذ ماد به عنوان پشتوانه بخواند
- با شکست دشمنان، معمولاً با رئوفت و مدارا رفتار میکرد
- برخلاف روایت هردوت که او پدربزرگش استیاگ را با حمله نظامی حذف کرده است، این روایت تحریفآمیز است؛ با وجود مادرش ماندانا، آیا دختری اجازه میدهد به پدرش یورش برند؟
قلمرو و گسترش
- قلمرو او شامل لیدیه، بابل و بسیاری از حکومتهای محلی شد
- اقدامات کورش بزرگ پایهای برای تشکیل شاهنشاهی قدرتمند باستانی بود
نماد هورامَزدا در قزقاپان
در آرامگاه قزقاپان، واقع در سلیمانیه ، یکی از این نمادهای باستانی دیده میشود:
هورامَزدا با چهار بال و «بَرِسَم» در دست.
این نگاره، از دوران ماده برجای مانده و یکی از قدیمی ترین تصاویر خدای آسمان، روشنایی و دادگری در سنت های ایرانی است. نمادی که بعدها در دوره هخامنشی بازتولید شد، نه خلق ابتدایی از سوی آنان.
۳. نقش کتیبه بیستون و نقشهای برجسته
کتیبه بیستون، نمادی از سه شاه پیش از کورش بزرگ است:

فرورتیش → خرد، دانایی و قدرت («دست بر درگاه»)
هوخشتره → شاه نیک و نشانهگیر («کمان در دست»)
استیاگ / استیاق → نیزهانداز ماهر و دلیر در جنگ («نیزه در دست»)
سه نقش برجسته دیگر ؟
در باور پژوهشگر مستقل، سه نقش برجسته دیگر میتوانند شامل کورش بزرگ، کمبوجیه و بردیا باشند که احتمالاً پاک شدهاند.
این نمادها پیوند تاریخی کورش بزرگ با شاهان ماد را نشان میدهند و مشروعیت و استمرار حکومت مادها را به نسل بعد منتقل میکنند.
۴. پرسش تحلیلی و بخشهای خالی کتیبه
- چرا بخشهای بزرگی از کتیبه بیستون صاف و خالی است؟
- آیا حذف احتمالی نام و نقش کورش و جانشینان او در کتیبه، برای بازنویسی تاریخ و مشروعیت سلسلههای بعدی بوده است؟
این پرسشها در بخشهای بعدی پژوهش «از کلهر تا ماد» تحلیل و بررسی خواهند شد.
از مجموعه: «از کلهر تا ماد؛ روایت نابودی یک فرهنگ»
پژوهشگر: یونس پرویز
