فصل اول: ریشهیابی نام کهن «اَملَ»
ریشهیابی نام کهن «اَملَ» و «اَملَ قیوت»: نماد هویت و پایندگی مردمان زاگرس
پژوهش و گردآوری: یونس پرویز
بازخوانی و واکاوی نام کهن «اَملَ» و «اَملَ قیوت»: نماد هویتی ناپیدا
چکیده:
این پژوهش با روشی بینارشتهای(زبانشناسی تاریخی، تاریخ شفاهی و باستانشناسی) به واکاوی نامهای کهن «اَملَ» (شهر) و «اَملَ قیوت» (کوه) در حافظهٔ جمعی مردمان زاگرس میپردازد. یافتهها نشان میدهد ترکیب «اَم» (پیشوند نفی بازمانده از زبانهای ایرانی باستان) و «لَ» (ادات جهتنمای کلهری به معنای «سوی») در نام «اَملَ»، مفهومی معادل «دژ دستنیافتنی» یا «جای پایدار» را میسازد. این مفهوم، با کارکرد قلعهٔ دستساز مادی در منطقه که همزمان نقش دفاعی و انبار غله داشته، انطباق کامل دارد. از سوی دیگر، «قیوت» (به معنای قوت و ذخیرهٔ غذایی) در نام کوه، بر بعد معیشتی و اقتصاد پایدار این الگوی کهن تأکید میکند. این پژوهش استدلال میکند که تغییر برنامهریزیشدهٔ این نام در دورهٔ پهلوی، فراتر از یک اصلاح اداری، تلاشی برای گسست از پیوند هویتی و حذف این سند زبانی-تاریخی بود. نتیجهگیری کلیدی آن است که بازخوانی این نامها، نه تنها الگوی زیستی یک تمدن خوداتکا را آشکار میسازد، بلکه لزوم تدوین چارچوب تحلیلی بومی (آۆنگاری) برای زبان کلهری را به عنوان تنها ضامن حفظ معنای راستین هویت آن، نشان میدهد.
پیشزمینه: نام به مثابه سند هویت
نامها تنها برچسب نیستند،بلکه نگهبانان حافظهاند. تلفظ دیرینهٔ «اَملَ» و «اَملَ قیوت» در گویش بومی، کلیدی است برای گشودن درکی که نیاکان از کارکرد هستیشناختی این سرزمین داشتند.
بخش یک: ساختار «اَملَ»؛ دژی در قالب واژه
· واجشناسی: در گویش کلهری به صورت «اَملَ» /am-la/ تلفظ میشود.
· ریشهشناسی جزء به جزء:
· «اَم»: این پیشوند، بازماندهٔ زندهٔ حرف نفی «اَ/نَ» در زبانهای ایرانی باستان است (همخانوادهٔ «نا» در فارسی امروز). معنای بنیادی آن «نبود»، «ناشدنی» و «تغییرناپذیر» است.
· «لَ»: این جزء، یک ادات جهتنما در گویش کلهری است که معنای «به سوی»، «در آن» یا «جا» را القا میکند (مانند: لَورَ=آنجا، لَکو=کجا).
· ترکیب و تفسیر: ترکیب این دو، معنای «سوی ناشدنی»، «مقصد دستنیافتنی» یا به بیان سادهتر «جای پایدار و نفوذناپذیر» میدهد. این نام، پیشاپیش ماهیت یک دژ یا پایگاه دفاعی غیرقابل تسخیر را در خود حمل میکند.
بخش دو: ساختار «قیوت»؛ اقتصاد در بستر کوه
· تلفظ: به صورت «قِیوت» /qewt/.
· معناشناسی: این واژه در کردی کلهری بهطور مستقیم به معنای «قوت»، «ذخیرهٔ غذایی»، «توانایی» و «مایهٔ زیست» است.
· تفسیر: بنابراین، «املَ قیوت» بهوضوح به «کوهِ قوت و قوتگاه» یا «منبع پایدار معیشت» اشاره دارد.
بخش سه: انطباق با شواهد مادی و الگوی کهن
· قلعهٔ دستساز مادی: تپهٔ دستسازی به ارتفاع ۱۵ متر در میان دشت، با موقعیت استراتژیک خود، تجسم عینیِ همان «جای پایدار» (اَملَ) است. کارکرد دوسویهٔ آن—هم به عنوان دژ دفاعی و هم انبار غله (براساس کاوشهای باستانشناسی)—دقیقاً بازتاب همان الگوی ترکیبی «اَملَ» (دفاع) + «قیوت» (معیشت) است.
· الگوی تمدنی: این ترکیب، یک الگوی اقتصادی-نظامی کامل و خودکفا را در دوران باستان ترسیم میکند: یک پایگاه بلندپایه که هم از مردم و ذخایر آن محافظت میکند و هم معاش آنان را تأمین مینماید.
بخش چهار: تحریف نام به مثابه گسست از تاریخ
· تغییر دورهٔ پهلوی: تبدیل «اَملَ» به «گیلانغرب»، نمونهای کلاسیک از سیاست حذف خاطرهٔ جمعی است. این کار، پیوند عینی و زبانی مردم را با پیشینهٔ چندلایهٔ خود سست کرد.
· تاریخسازی و جعل مشروعیت: ابداع روایتی بدون پشتوانهٔ سند برای نام جدید، بخشی از فرآیند «ملتسازی» متمرکز بود که تنوع هویتی را تهدیدی میدید.
بخش پنج: ضرورت چارچوب تحلیلی بومی (آۆنگاری)
خطای اصلی در خوانش نادرست واژههایی مانند«اَمْلَه» (که در چارچوب زبانهای دیگر صرفاً به «کارگر» ترجمه میشود)، ناشی از نبود یک دستور زبان و نوشتار استاندارد مستقل برای زبان کلهری است. تحلیل این زبان باید بر مبنای سامانهٔ درونی خودش («آۆنگاری») باشد، نه با تحمیل چارچوبهای بیرونی که ناگزیر به تحریف معنایی میانجامد.
نتیجهگیری
نام«اَملَ» و «اَملَ قیوت» یک سند زبانی-تاریخی فشرده است. این نامها نه فقط بر یک مکان، که بر یک الگوی زیستی مبتنی بر پایندگی و خوداتکایی دلالت دارند. بازخوانی آن، تلاشی است برای شکستن قفل سکوت تاریخ رسمی و اعادهٔ جایگاه این سرزمین به عنوان «مرکز پایدار فرهنگی زاگرس». تا زمانی که زبان کلهری فاقد دستگاه تحلیلی مستقل خویش باشد، چنین تحریفهایی در خوانش هویت آن تداوم خواهد یافت.
پژوهش و گردآوری: یونس پرویز
بخشی از پروژۀ «از کلهر تا ماد»
تپۀ باستانی قلا تا سال ۱۳۹۸ مورد کاوش باستانشناسی قرار نگرفته بود. فصل اول کاوش این تپه باستانی را هوشنگ رستمی از گروه پژوهشی باستانکاوی تیسافرن از پاییز ۱۳۹۸ در مساحت یک و نیم مترمربع و به عمق ۱۰ متر انجام داد.[۵] براساس نتایج فصل اول کاوش، تپه باستانی قلا از هزارۀ سوم قبل از میلاد تا به عصر جدید یعنی در زمان قاجار بصورت مستمر مورد استفاده حکومتها قرار میگرفته و قدمت آن تا بدینجا دستکم میباید ۲۷۰۰ تا ۲۸۰۰ سال قبل از میلاد برسد. علاوه بر این در این فصل از کاوش قطعات سفالی کشف شده که نشان میدهد این تپه در دورههایی به عنوان انبار غلات نیز استفاده میشدهاست.[۴]

